گزارشی کوتاه از کتابخانه های ایران در قرون اولیه اسلامی
کتابخانه ابوالوفای همدانی
در زندگینامهٔ حبیب ابن اوس طائی یا ابی تماماز شاعران نامدار عرب آمدهاست که در همدان در منزل ابو الوفا بن سلمه بسر میبردهاست و در طول اقامت در همدان از کتابخانه بزرگ او استفاده کرده و کتاب دیوان الحماسه که در آن آثار ۳۰۰نفر از شاعران عرب را آورده، را نوشتهاست. بدون شک بیش از سیصد جلد کتاب در آنجا وجود داشتهاست.[۴]
کتابخانه بهاءالدوله دیلمی
مقدسی در احسن التقاسیم از کتابخانهای منسوب به بهاءالدوله دیلمی سخن آوردهاست.[۴]
کتابخانه عضدالدوله دیلمی در شیراز
از بزرگترین کتابخانههای ایران بودهاست که برای نخستین بار کتابها را بر پایهٔ موضوع، نام کتاب، و نام مولف ردهبندی کردهاست و کتابهای هر علمی در اتاقی جداگانه نگهداری میشدهاست.[۴] برای کتابهای موجود فهرستهایی وجود داشته که مقدسی که خود این کتاب فهرست را دیده بودهاست چنین مینویسد:
در کتابخانه عضدالدوله از هر کتابی که تا آن زمان تألیف و تصنیف یافته بود نسخهای نگاهداری میشد و کتابهایی نیز وجود داشته که به خط مؤلفان و مصنفان آن بودهاست.
کتابخانه عمادالدوله دیلمی
از بشاری روایت کردهاند که گفتهاست عمادالدوله دیلمی (۳۲۲ - ۳۳۸ ه. ق.) نیز در شیراز کتابخانهای معتبر و عظیمی ساختهبودهاست که در نزدیکی کاخ او قرار داشتهاست.[۴]
کتابخانه نوح بن منصور سامانی
سامانیان به دانش و ادب و فرهنگ فارسی و ایرانی بسیار ارج مینهیدند. پورسینا در این باره چنین آورده:
سپس روزی از او (نوح بن منصور) دستور خواستم که به کتابخانهشان بروم و آنچه که از کتابهای پزشکی درآنجا هست بخوانم و مطالعه کنم، پس مر ا دستوری داد و بسرائی اندر شدم که خانههای بسیار داشت و در هر خانهای صندوقهای کتاب بود که روی هم انباشته بودند، در یک خانه کتابهای تازی و شعر و در دیگری فقه و بدین گونه در هر خانهای کتابهای دانشی، پس بر فهرست کتابهای اوائل نگریستم و هر چه از آنها را که بدان نیاز داشتم خواستم و کتابهای یافتم که نام آنها به بسیاری از مردم نرسیده بود.
ابن اصیبعه در طبقات الحکما و ابن خلکان نیز از کتابخانه نوح بن منصور سامانی یاد کردهاند.
کتابخانه ابن العمید
ابوالفضل ابن العمید وزیر رکنالدوله دیلمی (بویهی)، کتابخانه مهمی در ری داشت. ابن مسکویه هفت سال کتابدار این کتابخانه بود. ابن مسکویه نوشته است که کتابهای ابن العمید بیش از صد بار شتر بود.[۵][۶]
کتابخانه صاحب بن عباد
در معجم الادباء و روضات الجنات و کتاب النقض در بزرگی «کتابخانه صاحب بن عباد» در ری مطالب قابل توجهی آمدهاست.
صاحب بن عباد در شرح کتاب الاغانی ابو الفرج اصفهانی مینویسد:
در کتابخانهام یکصد و هفده هزار جلد کتاب نفیس دارم!! لیکن آنگاه که کتاب الاغانی را بدست آوردم از خواندن کتابهای دیگر باز ماندم.
نوح بن منصور سامانی در نامهای به صاحب بن عباد، او را برای وزارت به بخارا دعوت میکند اما صاحب بن عباد چنین پاسخ میدهد:
من بدون کتاب نمیتوانم زندگی کنم و باید کتابخانهام را هر جا هستم همراه داشته باشم. در حالیکه برای حمل کتابهایم حداقل چهار صد شتر[۶] لازم است و این مقدار شتر در دسترس نیست.
این کتابخانهٔ هفده هزار جلدی که فهرست کتب آن خود تنها ده جلد میشدهاست[۷] بعدها اساس کتابخانهٔ همگانی شهر ری شد.