شفقنا افغانستان-در اندیشه ائمه
مذاهب چهارگانه اهل تسنن، ارادت به اهل بیت پیامبر(ص) بر کسی پوشیده نیست،
اما چگونه است که جریانهایی ظهور کردهاند که هرگونه زیارت مراقد را
تحریم، تخریب مراقد ائمه(ع) را جایز و ریختن خون شیعیان را واجب میدانند؟
به نقل از ایکنا، در تاریخ تفکر و فقه اسلامی که معمولاً جُلّ آن به
دست اهل تسنن نگاشته شده، استدلالهای مختلفی درباره این موضوع وجود دارد
که آیا محبت به اهل بیت(ع) و توسل به ایشان مطابق تعالیم قرآن کریم و سنت
نبوی است یا خیر؟ آیا این اقدام شرک و طلب از غیر خدا محسوب میشود یا
خیر؟ آیا زیارت قبور ائمه(ع) و صحابه پیامبر(ص) شرک است یا نوعی ابراز
ارادت و محبت نسبت به ایشان؟
البته این موضوع در گذشته دور تنها در میان علمای بزرگ و در محافل علمی
مطرح نبوده است. در سده اخیر به دلیل ظهور برخی تفکرات تندروانه در اندیشه
اسلامی و به طور مشخص همزمان شدن گسترش تفکر وهابی با پیشرفت رسانه این
گونه مباحث از حوزه تخصص علما خارج شده و به حوزه عمومی راه یافتهاند.
این موجز درصدد پرداختن به نظریات و اثبات یا رد صحت و سقم این مسائل
نیست. آنچه در این تحلیل به آن اشاره خواهیم کرد، پاسخ به این سؤالات است
که نظر بزرگان اهل تسنن درباره اهل بیت(ع) چیست؟ جایگاه اهل بیت(ع) در
مذاهب سنی چگونه است؟ آیا در عقاید ائمه اهل تسنن، توسل و ابراز محبت به
اهل بیت(ع) جایز است، یا آن را عملی نکوهیده قلمداد کردهاند؟ نظر آنان در
این باره چیست؟
در این حوزه گفتهها بسیار است، از آن جمله تحلیلهایی که منجر به تکفیر
شیعه میشود و برخی رسانهها درصدد ترویج آنها هستند و همچنین ادعاهای
غلوآمیز درباره اهل بیت(ع) که مورد اعتراض بسیاری از علمای شیعه و سنی قرار
میگیرد و اما آنچه تلاش میکنیم تا به آن بپردازیم در واقع نه این
اندیشههای رایج در حوزه عمومی، بلکه تفکرات اصیل ائمه اهل تسنن و
شخصیتهای مطرح صدر اسلام است. یعنی اینکه به منبع و چشمه اصلی رجوع شود و
نظر مذاهب اسلامی را از مؤسسین پرسید.
آنچه باعث شد تا در این یادداشت به این موضوع پرداخته شود اظهارات اخیر
علی جمعه، مفتی سابق مصر است که در میان تلاش برخی رسانهها برای تعمیق
شکاف و دشمنی بین مذاهب اسلامی، در موضعگیری جدیدی از عقاید اصیل اهل تسنن
و دیدگاه آنان نسبت به اهل بیت(ع) پرده برداشت.
عقایدی که بزرگانی همچون شیخ شلتوت، شیخ اسبق الأزهر شبیه آنها را اعلام
کرده بود و در یک موضعگیری تاریخی مذهب تشیع را به رسمیت شناخت و جواز
تدین به آن از سوی مسلمانان را صادر کرد.
علی جمعه، دوم شهریورماه، با مشارکت در برنامه «والله أعلم» شبکه
ماهوارهای «سی بی سی» مصر گفت: مسح (زیارت) ضریح صحابه و اولیای صالح الهی
شرک به خدا محسوب نمیشود.
وی با حمله به کسانی که مسح قبور را حرام میدانند، افزود: زیارت قبور اولیای الهی نشانه عشق و ارادت است و ارتباطی با شرک ندارد.
علی جمعه تصریح کرد: جمله «مدد یا حسین» نیز شرک به خدا نیست و گوینده
آن یکتاپرست است و میخواهد با این جمله دعا کند، بنابراین شرک نیست.
مفتی سابق مصر تأکید کرد: اولیا و صالحان دعای کسانی را که به آنان متوسل میشوند، میشنوند.
البته فضایل اهل بیت پیامبر(ص) علاوه بر اینکه در کتب دست اول اهل سنت
مانند «صحاح سته» و «مسند احمد بن حنبل» از کتب حدیثی معتبر اهل سنت نقل
شده است، برخى از بزرگان اهل سنت را بر آن داشته که کتبى خاص در زمینه اهل
بیت(ع) و اخبار آنها بنویسند. حتى برخى از بزرگان متاخر سنى مستقیما به
سراغ شرح حال امامان اثنى عشر(ع) رفته و به بیان فضائل و مناقب و خصائص
آنان پرداختهاند. افرادى چون کمال الدین محمد بن طلحه شافعى (متوفاى 652
ه.ق) در کتاب «السؤول فى مناقب آل الرسول»، ابن صباغ مالکى (متوفاى 855
ه.ق) در کتاب «الفصول المهمة فى معرفة أحوال الأئمة»، شمس الدین محمد بن
طولون (متوفاى 953 ه.ق) در «الشذرات الذهبیة فى تراجم الأئمة الإثنى عشریة
عند الإمامیة» همچنین حمدالله مستوفی (متوفاى نیمه اول قرن 8) در «تاریخ
گزیده» و محیى لارى (متوفاى نیمه نخست قرن دهم) در اثر منظومش «فتوح
الحرمین» هم از خلفاى چهارگانه و هم از امامان 12 گانه (ع) یاد کردهاند.
اهل بیت (ع) نزد امام شافعی
اگر دیوان شعر امام شافعی(از پیشوایان اهل سنت در قرن دوم هجری) را
بخوانیم به شعری در مدح اهل بیت(ع) میرسیم که شاید شبیه به آن را در آن
دوره شیعه سروده نشده باشد.
محمد بن ادریس شافعی، معروف به امام شافعی یکی از پیشوایان اهل سنت، که
در قرن دوم هجری میزیسته است. اهل بیت(ع) در اشعار امام شافعی جایگاه
ویژهای داشته که چشم هر خوانندهای را به خود جلب میکند. او در اشعاری که
در درباره اهل بیت(ع) سروده، پس از ستایش خاندان پیامبر(ص) و ابراز محبت
نسبت به آنان، محبت به آنان را فرض (واجب) از طرف خداوند و قرآن میداند و
همه را به احترام گذاشتن، قدر دانستن و ارج نهادن به اهل بیت(ع) دعوت
میکند تا آن جایی که نفرستادن درود و صلوات در نماز بر آل و خاندان پیامبر
(ص) را موجب بطلان نماز شخص میداند. شعر امام شافعی چنین است:
یَا آلَ بَیتِ رَسولِ الله حُبُّکُمُ فَرضٌ مِنَ الله فی القُرآنِ أنزَلَهُ
کَفاکُم مِن عظیمِ القَدرِ أنّکُم مَن لَم یُصلِّ عَلَیکُم لَا صَلَاةَ لَهُ
(ای خاندان نبوّت، محبّت شما فرضی است که از جانب خداوند در قرآن آمده
است. همین در عظمت شأن شما کافی است که کسی که در در نماز بر شما درود
نفرستد، نمازش درست نیست)
امام شافعی در مورد محبت به امام علی (ع) می گوید:
قَالُوا: تَرَفَّضتَ قُلتُ: کَلَّا مَا الَّرفضُ دینی وَ لا إعتِقادی
لکِن تَوَلَّیتُ غَیرَ شَکٍّ خَیرَ إمَامٍ وَ خَیرَ هَادی
إن کَانَ حُبُّ الوَلِیِّ رَفضاً فإنَّنی أرفَضُ العِبادَ
(گویند: تو رافضی و مرتد شدی، گویم: هرگز رفض و ارتداد آیین من نیست،
اما بی شک من بهترین امام و بهترین راهنما را دوست دارم. اگر محبت علی (ع)
دلیل بر رافضی بودن و بی دینی است، دنیا بدانند که من بیدینترین مردم
هستم)
مدح شاعر خلیفه اموی در حق امام علی بن حسین(ع)
شاعر خلیفه اموی، هشام بن عبدالملک، سرودهای در مدح امام علی بن الحسین
(ع) دارد که بسیاری از ادیبان معاصر اهل تسنن آن را از زیباترین اشعار
تاریخ شعر عربی دانستهاند.
بدون شک خلیفه اموی، شاعر و خادمان وی اعتقادات شیعی نداشتهاند واگر
درصدد بررسی گرایشات مذهبی آنها باشیم قطعاً به عقیده سنی نزدیکترند تا
شیعی. «الفرزدق» شاعر هشام بن عبدالملک بود که در حضور خلیفه اموی نتوانست
ارادت و علاقه خویش به امام علی بن الحسین(ع) را آشکار نسازد، بنابراین
قصیده شعری مشهوری را در مدح ایشان سرود.
هنگام موسم حج هشام بن عبدالملک برادر ولید بن عبدالملک قصد حج نمود و
با جماعتی وارد مسجد الحرام شد هشام قصد کرد اما بدلیل شلوغی نتوانست طواف
کند پس به ناچار به کناری رفت تا شاید از انبوه جمعیت کاسته شود، همین
گونه که نظارهگر طواف مردم بود در این زمان امام سجاد (ع) نیز وارد شدند،
همین که ایشان تشریف آوردند انبوه جمعیت شکافته شد و مردم راه را برای
امام سجاد (ع) باز نمودند.
در این شرایط یکی از همراهان هشام از او پرسید، او کیست؟ که مردم چنین
به او احترام میگذارند، هشام وانمود کرد که ایشان را نمیشناسد و گفت: او
را نمی شناسم در این هنگام فرزدق که حضور داشت ندا داد: أنا أعرفه (من او
را می شناسم) و فی البداهه قصیدهای سرود در مدح آن حضرت که این قصیده
بسیار زیبا او را جاودان نمود. این قصیده حدود سی بیت دارد که ابیاتی از آن
را در زیر آوردهیم:
هذا الذی تعرف البطحاء وطأته
والبیت یعرفه والحل والحرم
(اوست که سرزمین وحی و نبوت گامهایش را میشناسد و خانه خدا نیز اورا میشناسد)
هذا ابن خیر عباد الله کلهم
هذا التقی النقی الطاهر العلم
(او فرزند بهترین بندگان خداست، او پرودگار، منزه پاکیزه و راهنمای هدایت است)
هذا ابن فاطمه ان کنت جاهله
بجده أنبیاء الله قد ختموا
(اگر او را نمی شناسی او پسر فاطمه است و در پرتو وجود (جد) او دفتر انبیای الهی مهر ختم خورده است)
ولیس قولک من هذا بضائره
العرب تعرف من أنکرت والعجم
(این که به ادعای ناشناسی میپرسی او کیست چیزی از او کم نمیکند چرا که عرب و عجم او را میشناسند)
اهل بیت (ع) نزد ابوحنیفه النعمان
ابوحنیفه نعمان بن ثابت بن مرزبان زوطی در سال 80 هجری قمری در کوفه و در خانواده ای اصالتاً کابلی به دنیا آمد.
بسیاری از روایات حنفی نیز حکایت از روابط دوستانه ابوحنیفه با امام
صادق(ع) دارد. در «جامع المسانید» ابوحنیفه چنین آمده است: روزی ابوحنیفه
در مراسم حج نزد امام صادق(ع) آمد و امام با او معانقه نمود و از احوال او و
خانوادهاش را پرسید. فردی سؤال کرد: آیا این مرد را میشناسی؟ امام
فرمود: من از احوال او و خانوادهاش میپرسم و تو میپرسی آیا او را می
شناسی؟ این ابوحنیفه فقیهترین مردم شهر خود است. بر اساس روایت دیگری،
فردی نزد ابوحنیفه آمد و گفت: نذر کردهام مقداری پول به امام عادل بدهم،
پیشنهاد میکنی به چه کسی بپردازم؟ ابوحنیفه گفت: اگر میخواهی امام عادل
را بشناسی و مالت را به او بدهی، پس او را به جعفر بن محمد(ع) بده.
احادیث اهل سنت درباره امام رضا (ع)
شیخ یاسین بن ابراهیم سنهوتی شافعی میگوید: «امام علی بن موسی الرضا
(رضی الله عنه) از بزرگان و از بهترین سلاله است و خداوند با خلق چنین فردی
قدرت خود را به نمایش گذاشت. هیچ فردی علی بن موسی را نمیتواند درک کند.
وی والامقام و در فضایل شهره است و کرامات بسیاری دارد».
همچنین ابوالفوز محمد بن امین بغدادی سُوِیدی میگوید: «ایشان در مدینه
منوره به دنیا آمد و کرامات ایشان بسیار و مناقبش مشهور است؛ به گونهای
که قلم از وصف تمامی آن عاجز است».
ونیز عباس بن علی بن نور الدین مکّی درباره امام رضا(ع) و کرامات ایشان میگوید: «فضایل علی بن موسی هیچ حد و حصری ندارد».
در پایان باید پرسید، چگونه است که با وجود این همه علاقهمندی بزرگان
اهل تسنن به اهل بیت(ع) امروزه نهضتهایی پیدا شدهاند که هرگونه زیارت
مراقد را تحریم، تخریب مراقد ائمه (ع) را جایز و ریختن خون شیعیان را واجب
میدانند.
و آن روی سکه نیز اگر نیک بنگریم باید این سؤال را مطرح کنیم که چرا
عامه شیعه همیشه تفاوت خود با اهل تسنن را در محبت به اهل بیت (ع) میدانند
به گونهای که برخی پیشینیان ما همیشه فکر میکنند که اهل تسنن دشمن اهل
بیت(ع) هستند. این شکاف تاریخی در میان مذاهب اسلامی آیا پدیدهای حادث و
نو وقوع است یا اینکه ریشه در واقعیت دیگری دارد؟
آنچه در این یادداشت عرضه شد بهخوبی نشان میدهد که ارادت و علاقه به
اهل بیت (ع) بخشی از اندیشه اسلامی بوده است و ویژه شیعه نبوده است. عقایدی
در عصر حاضر پدیدار گشته که در آنها با اهل بیت (ع) به دشمنی پرداخته
میشود اما این عقاید چه نسبتی با اندیشه ائمه اهل تسنن و اندیشه بزرگان
شیعه دارد؟ این گونه عقاید را باید افکاری به دور از اصل و ریشه اسلامی
دانست که در نزد هیچ یک از بزرگان جایگاهی ندارد.
انتهای پیام
www.afghanistan.shafaqna.com